تاریخ سیاسی داراب‌کلا

رویدادها به روایت دامنه ( توسط: ابراهیم طالبی دارابی دامنه )

تاریخ سیاسی داراب‌کلا

رویدادها به روایت دامنه ( توسط: ابراهیم طالبی دارابی دامنه )

سیدمله داراب‌کلا؛ جمبوله‌ای از سادات

سیدمله؛ جمبوله‌ای از سادات

با یک اشاره‌، هدایت شدم که سیدمله را بنویسم؛ خا می‌نویسم: این تیکّه از پازل نقشه‌ی داراب‌کلا را «سیدمله» به گویش محلی سَدمَله (=محل سیدها) می‌گویند. چرایش را بگویم. دورتادور این یک قطعه خاک روستا، همه سادات‌اند و از دیرباز درین محله‌ی مرکزی سُکنی دارند، همه هم جمیعاً مذهبی و مؤمنین و برخی‌شان محل رجوع عمومی برای نوشتن دعا برا شفا هستند. نام می‌برم کاملا":

۱. سید نوربخش‌ها. که مادر در این خاندان خاله‌ی پدری ماست.

۲. سید اسدالله شفیعی. که مادر در این خاندان در بیت دوم، خاله‌ی پدری ماست.

۳. سید هاشم شفیعی پدر آق سیدتقی.

۴. برادرش سیدابوطالب شفیعی. (پدر آق سیدباقر و آق سیدسعید) که پس از جاده‌کشی، آن وَرِ خط افتادند، ولی مال سیدمله‌اند.

۵. سید ابراهیم شفیعی پدر آق سید علی اصغر

۶. حجت الاسلام سید حاج آق‌علی شفیعی. که مادر در این خاندان عمه‌ی ماست.

۷. سیدمیرمیر شفیعی

۸. حجت الاسلام سید حاج آق‌‌مهدی دارابی

۹. سیدمیرهادی دارابی پدر سید حاج آق‌‌مهدی و سید آق‌مصطفی

۱۰. خاله‌ام سیده خدیجه عمادی همسر حاج محمود کارگر.

۱۱. حاج سید کاظم شفیعی

نمی‌دانم آیا نام‌ها را کامل آوردم یا نه از قلم افتادند.


من همچنین احتمال می‌دهم،

۱۲. سیدهای صباغ شامل سه خانواده

۱۳. سیده آمنه صباغ (همسر طالب‌رجب)

۱۴. سیدعبدالله هاشمی

۱۵. حجت الاسلام سید علی هاشمی (پدرخانم آق سید یاسر موسوی)

همچنین آن سیدهای داخل تنگه‌ی شهید صباغ شامل خاندان:

۱۶. سید میر موسوی‌ها

۱۷. شفیعی (اسم کوچکش یادم رفت) همسایه‌ی حاج‌باقر موسی.

همگی در اصل از سیدمله حساب آیند که بعدها وقتی حصارکشی رسم شد و خیابان، افتادند نزدیک آهنگرمله، ولی در اصل از سیدمله‌اند به گمانم. اگر از بزرگان و کهنسالان پرس‌وجو شود خوب است، مثلا" جناب محمدتقی از پدرخانمش حاج قاسم این قضیه را بپرسد.


جالبِ ۱: اکثر این سیدمله‌ای‌ها با فامیل‌های من ازدواج کرده‌اند که جلوِ هر کدام ذکر هم کرده‌ام. بگذرم.

جالبِ ۲: هر دارکلایی معمولاً دو محله دارد؛ یعنی در آن‌جا بزرگ شده است. مثلاً من سه محله دارم و در آن سه مله قد کشیده‌ام: حموم‌پیش ببخل، یورمله، سیدمله. سیدمله از کودکی بودم تا همین الآن به خاطر این که خونه‌ی عمه‌ام مرحومه حاجیه رضیه طالبی بزرگ شدم و نیز پس از انقلاب به خاطر پیمان اخوت با سیدِ بزرگِ من سید علی‌اصغر و رفاقت با آق سید عسکری شفیعی این تنگه‌دله‌ی سیدمله خانه‌ی ثانی من بوده و هست. کاستی‌های این پست، اگر کامل شود موجب مسرّت است.