تاریخ سیاسی داراب‌کلا

رویدادها به روایت دامنه ( توسط: ابراهیم طالبی دارابی دامنه )

تاریخ سیاسی داراب‌کلا

رویدادها به روایت دامنه ( توسط: ابراهیم طالبی دارابی دامنه )

مسابقه "تحریض علم" در داراب کلا

خاطرات جبهه و جنگ و انقلاب ( ۱۳۸ ) به نام خدا. سلام. دیشب دوست دیرین و دوست‌داشتنی خودم جناب حاج سید کاظم صباغ صحبت از یک سابقه‌ی زیبای ماها کرده یعنی مسابقه‌ی هفتگی میان رفیقان و انقلابیون محل با اسم "تحریض علم" که در خانه‌ی هر کدام از ما چرخش می‌کرد. پیشنهاد بنده بود استقبال هم شده بود. و چند سال میان‌مان منعقد بود. یک جلسه‌ی پربار و دربردارنده‌ی آثار که شاید هنوز هم از طعم شیرین داریم می‌چشیم و متوجه نیستیم. دو دسته می‌شدیم و هر هفته یکی هم به نوبت طرّاح پرسش‌ها می‌شد و مجری مسابقه. جایزه هم داشت اغلب هم کتاب. واقعا" انقلاب اسلامی عزیز ما، پرده‌های غفلت و جهالت را کنار زده بود و ماها را که جوانانی زیر ۱۹ سال و جتی کمتر از آن بودیم دور هم می‌کشاند تا آب معرفت و جرعه‌ی دانش را به جان خود بنوشانیم. اینان بودیم:


همین حاج سید کاظم صباغ. موسی بابویه. زنده‌یاد یوسف رزاقی. سید علی اصغر شفیعی. حاج سید رسول هاشمی. جعفر رجبی. احمد بابویه (شِخ اوریم)، سید علی اکبر هاشمی. من (=اِوریم طالبی)، حاج علی ملایی. حسن آهنگر (حاج مرتضی)، حسن صادقی. عیسی رمضانی محمد، عیسی رمضانی مرتضی. مهدی آهنگر (مشهور به باج حسبن) و گاهی هم با دعوت موردی و نوبنی از چهره‌های دیگر. نمی‌دانم آیا اسم کسی از قلم افتاد یا نه، اگر آره، تقصیر من نیست، حافظه‌ام همین نام‌ها را در محفظه‌اش نگه داشت.


راستی شاید بپرسین چرا اسم مسابقه گذاشته شد "تحریض"؟ جوابش این است: چون قصدمان فقط رقابت و سرسری طی کردن اوقات، نبود، بلکه برانگیختن، به شوق‌آوردن بود و "تحریض" در معنایی که مرحوم علی اکبر دهخدا کرده یعنی "برانگیختن کسی را بر چیزی" و ما هم می‌خواستیم با روش مسابقه، و ایجاد شور و هیجان و دمیدن روح تفکر در وجودمان، همدیگر را به اطلاعات و اخبار و دانش و ارزش‌ تحریض کنیم تا همدیگر را برانگیزانیم. والسلام. | ۲۰ اسفند ۱۴۰۱ | ابراهیم طالبی دارابی

آیت الله دارابکلائی و فدائیان اسلام شهید نواب صفوی

شیخ محمد نجفی: در پاسخ به آقای آزاد طالبی. با سلام و احترام و عرض تبریک بمناسبت میلاد  منجی عالم ، حضرت حجة بن الحسن(عجل الله تعالی فرجه الشریف) . با عرض پوزش، بنده نخواستم ورود پیدا کنم و از مرحوم ابوی دفاع کنم ، ولی برادر بزرگوار جناب آقا سید موسی صباغ در (پی وی) پیام داد در مورد مرحوم آقا مطالبی بگویم. بنده ضمن تایید نوشتار متین و وزین ایشان (که انصافا خوب می‌تگارند) نکاتی را یادآور شدم که ایشان بخشیی از آن را در گروه گذاشتن که برخی از افراد برداشت غلط و نادرست کردند. ناچارم برای روشن شدن موضوع و رفع ابهام توضیحاتی بدهم:


مرحوم آیت الله دارابکلائی بعد از ورود به حوزه علمیه قم در سال ۱۳۲۷ شمسی با افکار شهید نواب صفوی آشنا و با ایشان رفیق شد و مرحوم نواب صفوی به ایشان گفت : آقا شیخ محمد باقر ، تلفظ نام فامیلی شما مقداری سخت است ، و شما شبیه به مرحوم شیخ مرتضای انصاری هستی و فامیلی شما انصاری باشد و ایشان بنام شیخ محمد باقر انصاری در آن گروه شناخته می‌شد و در جلسات شرکت و همکاری می‌کرد در سال ۱۳۳۴ که آقای عبد خدائی (نوجوان ۱۵ ساله) در ترور ناموفقش سبب شد که گروه فدائیان اسلام و شهید نواب صفوی شناسائی و در مهر ماه دستگیر شود و جمعی از یارانش به زندان بروند . مرحوم ابوی می‌گفت: چون در تشکیلات (دفتر اسامی افراد) نام ایشان بعنوان شیخ محمد باقر انصاری ثبت بود، شناسائی نشد و دستگیر نشد. مرحوم ابوی در اواخر مهرماه ۱۳۳۴ با مرحوم آیت الله حاج سید رضی شفیعی با هم به حوزه علمیه نجف رفتند که مبادا شناسائی شود. (اگر شناسائی می‌شد فقط به زندان میرفت). متاسفانه بعضی از افراد در این صحن محترم مغرضانه، یا غیر مغرضانه شبهه افکنی کردند که در ترور کسروی و حسینعلی منصور و رزم آرا ، شرکت داشتند؟!!! آیا رزمنده‌گان عزیز در جبهه‌ها تمامشان خط‌شکن و یا در خط مقدم و یا تخریب‌چی بودند؟!!! در گروه فدائیان اسلام فقط چند نفر در شاخه نظامی بودند که اکثرشان دستگیر و با اعدام ناجوانمردانه شهید کردند. بعضی ها حداقل تلاش کنند مقداری فهم فکری و شمّ سیاسی پیدا کنند که اینگونه سخن نگویند و تمسخر نکنند!! موفق و پیروز باشید. یاعلی.


دامنه |  [در پاسخ به محمد نجفی] جناب استاد حاج شیخ محمد نجفی سلام. روایت شما از بخش ناگفته‌ی زندگانی مرحوم آیت الله دارابکلایی -پیشوای پارسای مذهبی ماها در داراب‌کلا و برخی از متدینین حومه- یک اقدام پربرکت بود. این نمی‌شد مگر به یُمن همین مباحثه و اِ"ن قُلت"ها و نقد و نظرهایی که در صحن رخ داد. بنده این توضحیات شما را -که برای اولین  بار زوایایی از زندگی عزتمند و وارسته‌ی مرحوم آقا ابوی مکرم شما را به روی ما گشوده- جالب، جدید و موجب فخر می‌دانم و این بخشی از تاریخ سیاسی روستای ما شده است که بنده تماما" آن را در دامنه انتشار می‌دهم تا ثبت و ضبط گردد. تشکر می‌کنم به عنوان پاره‌ی تنِ مرحوم آقا این اطلاعات تازه که کگفتار شفاهی کمی از اسناد ندارد را به ماها هدیه داده‌اید. برقرار باشید و از همه‌ی شرکت‌کنندگان درین مبحث هم، قدردانی می‌کنم که سبب خیر شدند. قول رایج شخص شما: "یا علی". ابراهیم طالبی دارابی دامنه.


دامنه [در پاسخ به آزاد] سلام جناب آقای آزاد طالبی. آنچه جناب آقای سید موسی صباغ (سلام هم به ایشان در همین جا) مطرح کردند نقل قول است آن هم از زبان فرزندشان جناب استاد شیخ محمد نجفی. معنی این نقل قول این نیست که شما نتیجه گرفتید. می‌شود در زمانه‌ی مرحوم شهید نواب صفوی زیست و با او به هر طریقی همراه بود، اما این به معنای این نیست، هر چه سازمان فدائیان اسلام کردند، مرحوم آقا خبر داشتند و یا آن زمان دربست آن را پذیرفتند.

بد نیست حالا که این بحث را مطرح فرمودید نگاهم را به این مسئله بازگو کنم:

از نگاه بنده آن اقدامات -که منجر به هلاکت رزم‌آرا و احمد کسروی شد- یک دفاعیه‌ی انقلابی علیه‌ی یک مهره‌ی آمریکایی بود و یک واکنش شجاعانه علیه‌ی یک آدم هتاک به اسم کسروی که ابا نداشت از مکذّبین باشد و سست‌ترین حرف را به امامان ع ، قرآن و مسائل دینی نسب دهد.

درباره‌ی نقل قول استاد نجفی یادگار مرحوم آقا داوری ندارم. چون علم ندارم ولی برای من تازگی داشت و تا به حال ازین بخش سرگذشت مرحوم آقا مطلع نبودم. این جور مسائل به لحاظ علمی جزوِ نقل قول‌ها باقی می‌مانند و اعتبار خود را از رد یا قبول ما نمی‌گیرند. هر کس می‌تواند آن را بپذیرد یا نپذیرد. مهم نقلی است که صورت گرفت و نو و تازه هم هست.

بنده نقل قول‌ها را در دسته‌ی ارجاعات طبقه‌بندی می‌کنم که کار کنشگر یا پژوهشگر را تسهیل می‌سازد. البته قید کشکولی را هم در بیانات شما دیدم. لذا متوجه هستم کمی مزه‌ی مزاح هم در آن ریخته شد. با تشکر و درود.